تصنیف عارفانه و موسیقی بی کلام این تصنیف
ای چمن آرا گل خندان همیشه بپایی در این بستان
دمی به دیده ی دل بین جفای دور خزان
قدم به کوی طلب نه ، به راه زنده دلان
ز دوری جانان به شام هجران
ز سینه ی سوزان چو نی براور افغان
چو شمع فروزان ز آتش دل
به خلوت شبها سرشک غم افشان
فنا بر جلوه ی او شو ، خداجو شو خداجو شو
قطره به مهرم شو ، روح مجسم شو
ز باده ی وحدت ساغر زن به بزم صفاکیشان
به کوی حقیقت واصل شو به همت بی خویشان
تو امید سرمستان زلال عشق و محبت کند به ساغر تو
افروزد با جامی ز نو کوثر عرفان چراغ باور تو
ای چمن آرا گل خندان همیشه بپایی در این بستان
دمی به دیده ی دل بین جفای دور خزان
قدم به کوی طلب نه ، به راه زنده دلان
ز دوری جانان به شام هجران
ز سینه ی سوزان چو نی براور افغان
چو شمع فروزان ز آتش دل
به خلوت شبها سرشک غم افشان
فنا بر جلوه ی او شو ، خداجو شو خداجو شو
قطره به مهرم شو ، روح مجسم شو
ز باده ی وحدت ساغر زن به بزم صفاکیشان
به کوی حقیقت واصل شو به همت بی خویشان
تو امید سرمستان زلال عشق و محبت کند به ساغر تو
افروزد با جامی ز نو کوثر عرفان چراغ باور تو
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه