تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
یاد از آن دورانی که با یاران
نغمه ها بر لب شاد و بی تاب
می گذشتیم از قلب توفان ها
بی هراسی از موج و گرداب
در دل آن ماجرا از غم عالم رها
جمله یاران سرخوشان آن باده ی ناب
سرخوشانه آتش زده بر جان خواب
در زیر نور ستارگان
پر می کشد دل به آسمان
در میان دریای بی کران
مست روی او فارغ از جهان
با شوق دیدار روی او
ما رهسپاران به سوی او
شادمان به دیدار او روان
نغمه خوان به همراه کاروان
من چه گویم از آن بزم عاشقان
چون بجویم از آن عاشقان نشان
داغ پنهانم در دل و جانم یاد یارانم
زند خدایا به جان شررها
یاد از آن دورانی که با یاران
نغمه ها بر لب شاد و بی تاب
می گذشتیم از قلب توفان ها
بی هراسی از موج و گرداب
یاد از آن دورانی که با یاران
نغمه ها بر لب شاد و بی تاب
می گذشتیم از قلب توفان ها
بی هراسی از موج و گرداب
در دل آن ماجرا از غم عالم رها
جمله یاران سرخوشان آن باده ی ناب
سرخوشانه آتش زده بر جان خواب
در زیر نور ستارگان
پر می کشد دل به آسمان
در میان دریای بی کران
مست روی او فارغ از جهان
با شوق دیدار روی او
ما رهسپاران به سوی او
شادمان به دیدار او روان
نغمه خوان به همراه کاروان
من چه گویم از آن بزم عاشقان
چون بجویم از آن عاشقان نشان
داغ پنهانم در دل و جانم یاد یارانم
زند خدایا به جان شررها
یاد از آن دورانی که با یاران
نغمه ها بر لب شاد و بی تاب
می گذشتیم از قلب توفان ها
بی هراسی از موج و گرداب
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه