ترانه ی پاپ و بی کلام همین ترانه
توان وصف تو را زبان ندارد
بهار جلوه ی تو ، خزان ندارد
بیا به یاری دل به غمگساری دل
که بی قراری دل کران ندارد
به شمع روشن شب به این شکفته ز تب
بگو که سوز طلب نهان ندارد
خوشا به آتش دل شراره بودن
به آسمان جنون ستاره بودن
خوشا به ملک وفا سبک عنان و رها
سمند عشق تو را سواره بودن
نهاده سر به رهت نشسته در شررت
به عرصه ی نظرت هماره بودن
بیا به یاری دل به غمگساری دل
که بی قراری دل کران ندارد
به شمع روشن شب به این شکفته ز تب
بگو که سوز طلب ، نهان ندارد
توان وصف تو را زبان نداد
بهار جلوه ی تو ، خزان ندارد
توان وصف تو را زبان ندارد
بهار جلوه ی تو ، خزان ندارد
بیا به یاری دل به غمگساری دل
که بی قراری دل کران ندارد
به شمع روشن شب به این شکفته ز تب
بگو که سوز طلب نهان ندارد
خوشا به آتش دل شراره بودن
به آسمان جنون ستاره بودن
خوشا به ملک وفا سبک عنان و رها
سمند عشق تو را سواره بودن
نهاده سر به رهت نشسته در شررت
به عرصه ی نظرت هماره بودن
بیا به یاری دل به غمگساری دل
که بی قراری دل کران ندارد
به شمع روشن شب به این شکفته ز تب
بگو که سوز طلب ، نهان ندارد
توان وصف تو را زبان نداد
بهار جلوه ی تو ، خزان ندارد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:46
-
4:46بي كلام ترانه
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه