نرگس مست نام یک آلبوم موسیقی به آهنگسازی و خوانندگی حسام الدین سراج است که دارای 8 تراک است.
تار: جلیل شهناز، نی: بهزاد فروهری، کمانچه: هادی منتظری، عود: محمد فیروزی، سه تار: علی قورچیان، تنبک: مهرداد اعرابی، دف: مسعود حبیبی
تار: جلیل شهناز، نی: بهزاد فروهری، کمانچه: هادی منتظری، عود: محمد فیروزی، سه تار: علی قورچیان، تنبک: مهرداد اعرابی، دف: مسعود حبیبی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
8:52سحرگاهان كه مخمور شبانه گرفتم باده با چنگ و چغانه نهادم عقل را ره توشه از می ز شهر هستیش كردم روانه ز ساقی كمان ابرو شنیدم كه ای تیر ملامت را نشانه ندیم و مطرب و ساقی همه اوست خیال آب و گل در ره بهانه بده كشتی می تا خوش برانیم از این دریای ناپیداكرانه كه بندد طرف وصل از حسن شاهی كه با خود عشق بازد جاودانه وجود ما معماییست حافظ كه تحقیقش فسون است و فسانه حافظ
-
4:19تار: جلیل شهناز تنبك: مهرداد اعرابی
-
16:12ما در ره عشق تو اسیران بلاییم كس نیست چنین عاشق بیچاره كه ماییم بر ما نظری كن كه درین شهر غریبیم بر ما كرمی كن كه در این شهر گداییم نه اهل صلاحیم و نه مستان خرابیم اینجا نه و آنجا نه چه قومیم و كجاییم حلاج و شانیم كه از دار نترسیم مجنون صفتانیم كه در عشق خداییم ما را به تو سری ست كه كس محرم آن نیست گر سر برود سر تو با كس نگشاییم ما را نه غم دوزخ و نی حرص بهشت است بردار ز رخ پرده كه مشتاق لقاییم ترسیدن ما چونكه هم از بیم بلا بود اكنون ز چه ترسیم كه در عین بلاییم دریاب دل شمس خدا مفتخر تبریز رحم آر كه ما سوخته داغ خداییم پرسید یكی كه عاشقی چیست گفتم كه مپرس از این معانی آنگه كه چو من شوی ببینی آنگه كه بخواندت به خوانی مولوی
-
8:22مرا چشمیست خون افشان ز دست آن كمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو تو كافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم كه محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو دعای صبح و آه شب كلید گنج مقصود است بدین راه و روش میرو كه با دلدار پیوندی در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی حافظ
-
2:05تنظیم كننده: جلال ذوالفنون عود: محمد فیروزی سه تار: علی قورچیان تنبك: مهرداد اعرابی فرد
-
8:06گفت معشوقی به عاشق كای فتی تو به غربت دیدهای بس شهرها پس كدامین شهر ز آنها خوشترست گفت آن شهری كه در وی دلبرست هر كجا كه یوسفی باشد چو ماه جنتست ارچه كه باشد قعر چاه با تو دوزخ جنت است، ای جانفزا با تو زندان گلشن است، ای دلربا هر كجا تو با منی من خوشدلم گر بود در قعر چاهی منزلم مولوی
-
7:53به تیغم گر كشد دستش نگیرم وگر تیرم زند منت پذیرم كمان ابرویت را گو بزن تیر كه پیش دست و بازویت بمیرم حافظ نگارینا دل و جانم ته داری همه پیدا و پـنهانـم ته داری نمیدانم كه این درد از كه گیرم همین دانم كه درمانم ته داری نمی دونم دلم دیونه كیست كجا آواره و در خونه كیست نمی دونم دل سر گشته مو اسیر نرگس و مستونه كیست باباطاهر
-
6:43مرحبا ای پیك مشتاقان بده پیغام دوست تا كنم جان از سر رغبت فدای نام دوست سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر هر كه چون من در ازل یك جرعه خورد از جام دوست میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق ترك كام خود گرفتم تا برآید كام دوست زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من بر امید دانهای افتادهام در دام دوست حافظ
-
4:28دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا كشتی نشستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد كه بازبینم دیدار آشنا را ای صاحب كرامت شكرانه سلامت روزی تفقدی كن درویش بینوا را حافظ
کاربر مهمان