ترانهی پاپ
عشق دیوانه شد و عقل به معنا نرسید
دل، اسیر دو هوس ماند و به یکتا نرسید
فکر ابریشمی خانه نشینم، شب و روز
تارها بست و به دلبازی صحرا نرسید
عشق من! کار من آسان کن و جانم بستان
که طبیب آمد و دردم به مداوا نرسید
به خدا غربت مجنونی من قیس نداشت
گر چه او تاب و توان داشت به لیلا نرسید
تو به فریاد رس ای جاذبه سکر مدام!
که به فریاد دلم نشئه صهبا نرسید
روز رسوایی ما محشر کبراست بیا
بی نصیب آنکه به اقبال تماشا نرسید
هر نفس مردم و هر دم به فسون زنده شدم
یک نفس از من امروز به فردا نرسید
دل فرو ریختم از دیده ز اندوه فراق
قطره ام سیل شد و سیل به دریا نرسید
عشق دیوانه شد و عقل به معنا نرسید
دل، اسیر دو هوس ماند و به یکتا نرسید
فکر ابریشمی خانه نشینم، شب و روز
تارها بست و به دلبازی صحرا نرسید
عشق من! کار من آسان کن و جانم بستان
که طبیب آمد و دردم به مداوا نرسید
به خدا غربت مجنونی من قیس نداشت
گر چه او تاب و توان داشت به لیلا نرسید
تو به فریاد رس ای جاذبه سکر مدام!
که به فریاد دلم نشئه صهبا نرسید
روز رسوایی ما محشر کبراست بیا
بی نصیب آنکه به اقبال تماشا نرسید
هر نفس مردم و هر دم به فسون زنده شدم
یک نفس از من امروز به فردا نرسید
دل فرو ریختم از دیده ز اندوه فراق
قطره ام سیل شد و سیل به دریا نرسید
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:41
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه