display result search
منو

من خانه نمی ‌دانم

  • 6 قطعه
  • 5':15" مدت زمان
  • 38 دریافت شده
موسیقی مقامی و قلندری
بم تار : شاهد علیزاده
کمانچه : مجید مظاهری
سنتور و فرش : وحید خوشحال
تنبک و سازهای کوبه‌ای : فرهاد صفری
تنبور، تار، نجوا ، دیوان، دف : هژیر مهرافروز

آهنگ ها

  • عنوان
    زمان
  • 6:21
    اي كرده تو مهمانم در پيش درآ جانم زان روي كه حيرانم من خانه نمي‌ دانم اي گشته ز تو واله هم شهر و هم اهل ده كو خانه كو خانه من خانه نمي‌ دانم كو خانه نشانم ده من خانه نمي‌دانم زان كس تو بود شورش مي ‌دار تو معذورش وز خانه مكن دورش من خانه نمي ‌دانم زان كس كه شدي جانش زان كس مطلب دانش پيش آ و مرنجانش من خانه نمي‌دانم من عاشق و مشتاقم من شهره آفاقم رحم آر و مكن طاقم من خانه نمي‌دانم (مولوي)
  • 5:26
    عزم آن دارم كه امشب نيم مست پاي كوبان كوزه ي دردي به دست سر به بازار قلندر در نهم پس به يك ساعت ببازم هرچه هست تا كي از تزوير باشم خودنماي تا كي از پندار باشم خودپرست پرده ي پندار مي ‌بايد دريد توبه ي تزوير مي ‌بايد شكست وقت آن آمد كه دستي بر زنم چند خواهم بود آخر پاي ‌بست تو بگردان دور تا ما مردوار دور گردون زير پاي آريم پست آتش عشق تو در جان خوشتر است جان ز عشقت آتش ‌افشان خوشتر است درد بر من ريز و درمانم مكن زانكه درد تو ز درمان خوشتر است درد عشق تو كه جان مي‌سوزدم گر همه زهر است از جان خوشتر است (عطار)
  • 5:42
    دگر باره بشوريدم بدان سانم به جان تو كه هر بندي كه بربندي بدرانم به جان تو من آن ديوانه بندم كه ديوان را همي بندم زبان مرغ مي ‌دانم سليمانم به جان تو دگر باره بشوريدم بدان سانم به جان تو كه هر بندي كه بربندي بدرانم به جان تو نخواهم عمر فاني را تويي جان عزيز من نخواهم جان پرغم را تويي جانم به جان تو چو تو پنهان شوي از من همه تاريكي و كفرم چو تو پيدا شوي بر من مسلمانم به جان تو اگر بي‌تو بر افلاكم چو ابر تيره غمناكم وگر بي‌تو به گلزارم به زندانم به جان تو سخن با عشق مي‌گويم كه او شير و من آهويم چه آهويم كه شيران را نگهبانم به جان تو (مولوي)
  • 4:53
    مي ‌افكني مشكل چرا در كار من مي‌سوزي ام هر دم چرا دلدار من از چه سبب اي دل شكن افتاده ‌اي چون سايه ‌ي من در پي‌آزار من آبي بزن بر آتشم اي نازنين دستي بكش بر گونه ‌ي تبدار من مي‌ جويمت مي‌ داني و مي‌ راني ام بر روي گل پرده مكن ديوار من حاشا كه از عشق تو من پروا كنم ارزاني ات اين جان بي مقدار من بوسه دهم با نام تو بر دار خود فاش ار شود با نام تو اسرار من (عباس زرونده)
  • 5:39
    تا جام مرا بشكست آن لولي شهرآشوب ماندست خمار دل در حسرت ميخانه با دردگران باري مي ‌گردم و مي‌ گردم گرد حرم ساقي ديوانه چو پروانه خاموش اگر شمعم ويرانه و گر خانه در سفره ‌ي درويشيم اشك است به شكرانه عشق ار كه مدد باشد جان ار به سدد باشد با جان سر پيمانم با دل سر پيمانه تا بشكندم ساغر پيداست نظر دارد بر عاشق شيدايش آن فتنه ي فتانه گيسو چو بيفشاند چون باد شوم شانه بوسم خم گيسويش دندانه به دندانه گاهي ست نهان سازم در سينه دل خود را از حيلت نا اهلان چون گنج به ويرانه (عباس زرونده)
  • 5:15
    اي نوش كرده نيش را بي خويش كن با خويش را با خويش كن بي‌خويش را چيزي بده درويش را با روي همچون ماه خود با لطف مسكين خواه خود ما را تو كن همراه خود چيزي بده درويش را چون جلوه مه مي ‌كني وز عشق آگه مي‌كني با ما چه همره مي ‌كني چيزي بده درويش را هم آدم و آن دم تويي هم عيسي و مريم تويي هم راز و هم محرم تويي چيزي بده درويش را جان من و جانان من كفر من و ايمان من سلطان سلطانان من چيزي بده درويش را امروز اي شمع آن كنم بر نور تو جولان كنم بر عشق جان افشان كنم چيزي بده درويش را (مولوي)

مشخصات موسیقی

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • با موبایل اندرویدی گوش کردم قشنگ بود. ولی نتونستم دانلود کنم. لینکی ندیدم. ممنون

آلبوم‌هایی از همین سبک

صدای موسیقی