display result search
منو

سرو روان

  • 4 قطعه
  • 8':36" مدت زمان
  • 26 دریافت شده
تصنیف هایی در فضای موسیقی دستگاهی
نوازنده ی تار : علی قمصری
نوازنده ی کمانچه : سهراب پورناظری
نوازنده ی کمانچه : شروین مهاجر
نوازنده ی کمانچه آلتو : نگار خارکن
نوازنده ی کمانچه باس و سازهای کوبه ای : مصباح قمصری
نوازنده ی نی : پاشا هنجنی
نوازنده ی تنبک : رشید کاکاوند

آهنگ ها

  • عنوان
    زمان
  • 8:21
    بي تو اِي سرو روان با گل و گلشن چه كنم ؟ چه كنم ؟ زلف سنبل چه كشم ، چاره ز سوسن چه كنم ؟ آه ، كَز طعنه ي بدخواه نديدم رويت آه ، كَز طعنه ي بدخواه نديدم رويت نيست چون آيينه ام ، روي زآهن چه كنم ؟ برو اي ناصِح و بر درد كشان خرده مگير كارفَرماي قَدر مي كند اين ، من چه كنم ؟ برو اِي ناصِح و بر درد كِشان خرده مگير كارفرماي قَدر مي كند اين ، من چه كنم ؟ چه كنم ؟ مددي گر به چراغي نكند آتش طور چاره ي ، چاره ي تيره شب وادي ايمن چه كنم ؟ آه ، كز طعنه ي بدخواه نديدم رويت آه ، كَز طعنه ي بدخواه نديدم رويت نيست چون آيينه ام ، روي ز آهن چه كنم ؟ حافظ
  • 5:56
    حُزن آتش ، عاشقي آتش ، تماشا آتش است تا تو معشوقي ، مدار چشم و دل با آتش است ، آتش است از جمال آتشين رويي كه آتش مي چكد از جمال آتشين رويي كه آتش مي چكد چَشم پوشيدم بَلا ، بَلا ذوق تماشا ، آتش است ، آتش است گُنبد دِير مُغان ، وادي ايمن يكي است آنچه اينجا باده ي ناب است ، آنجا آتش است گر به صد بيتابي پروانه باشم دور نيست گر به صد بيتابي پروانه باشم دور نيست جان گلگوني كه من دارم سَراپا آتش است حُزن آتش ، عاشقي آتش ، تماشا آتش است تا تو معشوقي ، مدار چشم و دل با آتش است ، آتش است آتش ، آتش است آتش ، آتش است در پناه آتش است مجذوب علي شاه
  • 6:13
    ساقي بيار جامي كز زُهد توبه كردم مُطرب بزن نايي ، كز توبه عار دارم باز از شراب دوشين ، در سر خُمار دارم وَز باغ وصل جانان ، با گل كنار دارم رفتي و در ركابَت ، دل رفت و صبر و دانش باز آ كه نيم جاني بهر نثار دارم سرمست اگر به سودا برهم زنم جهاني عيبم مكن كه در سر سوداي يار دارم سيلاب نيستي را سر در وجود من ده كز خاكدان هستي بر دل غبار دارم ، بر دل غُبار دارم چندم به سر دواني پرگاروار گردت سرگشته ام وليكن ، پاي استوار دارم سعدي
  • 8:36
    چشمي كه بر او ، چشمي كه بر او ، گريه يِ مستانه زَنَد موج بَحري است كه از گوهر يكدانه زند موج آن تُحفه كه آيد به نظر ، دانه ي اشك است درياي كَرَم از پي اين دانه زند موج ، زند موج ، زند موج ، زند موج آن راز كه در حوصله ي بَحر نگُنجد تا عرش خدا در دلِ ديوانه زند موج آن راز كه در حوصله ي بَحر نگُنجد تا عرش خدا در دلِ ديوانه زند موج تا دايره بر دايره ي سلسله بر پاست زنجير تو بر گردنِ ديوانه زند موج ، زند موج ، زند موج ، زند موج چَشمي كه بر او ، چشمي كه بر او ، گِريه يِ مستانه زَنَد موج بَحري است كه از گوهر يكدانه زند موج آن تُحفه كه آيد به نظر ، دانه ي اشك است درياي كَرَم از پي اين دانه زند موج ، زند موج ، زند موج ، زند موج مجذوب علي شاه

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

آلبوم‌هایی از همین سبک

صدای موسیقی