ترانهی پاپ
با عزیزان در نیامیزد دل دیوانهام
در میان آشنایانم ولی بیگانهام
از سبک روحی گران آیم به طبع روزگار
در سرای اهل ماتم خندهی مستانهام
از چو من آزادهای الفت بریدن سهل نیست
میرود با چشم گریان سیل از ویرانهام
آفتاب، آهسته بگذارد در این غمخانه پای
تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانهام
بار خاطر نیستم آیینهها را چون غبار
بر بساط سبزه و گل سایهی پروانهام
گرمی دلها بود از نالهی جانسوز من
خندهی گلها بود از گریهی مستانهام
با عزیزان در نیامیزد دل دیوانهام
در میان آشنایانم ولی بیگانهام
از سبک روحی گران آیم به طبع روزگار
در سرای اهل ماتم خندهی مستانهام
از چو من آزادهای الفت بریدن سهل نیست
میرود با چشم گریان سیل از ویرانهام
آفتاب، آهسته بگذارد در این غمخانه پای
تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانهام
بار خاطر نیستم آیینهها را چون غبار
بر بساط سبزه و گل سایهی پروانهام
گرمی دلها بود از نالهی جانسوز من
خندهی گلها بود از گریهی مستانهام
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:42
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه