ترانه پاپ
آمدم آمدم دِل سپارم
تا که خُرم شود روزگارم
آمدم تا به گلزار هستی
همچو ابر بهاری ببارم
آمدم یار خود را ببینم
از فِراقش حَزین و غَمینم
آمدم شاخه ای از مُحبت
از گلستان یارم بِچینم
شادم از این تویی چون نِگارم
ای گل سبزه زارِ بهارم
گر چه شمع را تو پروانه باشی
با طراوت شود سبزه زارم
از همان روز که دل را تو به یغما بردی
عاشقت بوده ام افسوس مرا آزردی
یادم آید که در آن روز بهاری با من
تو همان بودی و پژمرده شدم پژمردی
آمدم آمدم دِل سپارم
تا که خُرم شود روزگارم
آمدم تا به گلزار هستی
همچو ابر بهاری ببارم
آمدم یار خود را ببینم
از فِراقش حَزین و غَمینم
آمدم شاخه ای از مُحبت
از گلستان یارم بِچینم
شادم از این تویی چون نِگارم
ای گل سبزه زارِ بهارم
گر چه شمع را تو پروانه باشی
با طراوت شود سبزه زارم
از همان روز که دل را تو به یغما بردی
عاشقت بوده ام افسوس مرا آزردی
یادم آید که در آن روز بهاری با من
تو همان بودی و پژمرده شدم پژمردی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه