ترانه ی ارکسترال پاپ
بامدادان آبشار آفتاب
از ستیغ کوه می ریزد به دشت
چون کبوترهای سیمین وار هم
برفراز قریه می آید به گشت
با نوای مرغکان بی قرار
همره مردان زنان سخت کوش
باز دل بر کار و کوشش می دهد
مرد دریا مرد جنگل مرد کوه
روح می بخشد به شالی زارها
می زند پیوند دشت و سبزه را
مهربان دشت شالی کارها
فصل دیگر خوشه ی سبز برنج
دشت و جنگل را معطر می کند
بی گمان این دست های پرتوان
بی نیازی را میسر می کند
بامدادان آبشار آفتاب
از ستیغ کوه می ریزد به دشت
چون کبوترهای سیمین وار هم
برفراز قریه می آید به گشت
با نوای مرغکان بی قرار
همره مردان زنان سخت کوش
باز دل بر کار و کوشش می دهد
مرد دریا مرد جنگل مرد کوه
روح می بخشد به شالی زارها
می زند پیوند دشت و سبزه را
مهربان دشت شالی کارها
فصل دیگر خوشه ی سبز برنج
دشت و جنگل را معطر می کند
بی گمان این دست های پرتوان
بی نیازی را میسر می کند
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه