display result search
منو

شیو اشکان (نام کوه)

  • 1 قطعه
  • مدت زمان
  • 117 دریافت شده
تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
کوهم، هزاران ساله ای یکتا
فارغ ز خشم و تندی دنیا
گردن فراز و سخت و پابرجا
رامشگه دیرین انسانها
تندیس بشکوهی به دورانم
شیون کهم، من کوه فریادم
در سینه ام از دورهای دور
اشکفت ها و قلعه های نور
با چشمِ بیدار و لبِ خاموش
با یک جهان گفتِ نهان در جان
در نیم روزان، سایه ها بر من
افتد چو نقشی از یکی روزن
از روزنی بی جا و ناپیدا
بر بامِ ستوارم به ایوانی
بر کرده سر بر ماه و بر اختر
مانا و پا بر جا دژ دختر
شب ها به بزمِ روشن مهتاب
سردیس دختی از فراز کوه
خواند به گوش باد بی پروا
از رفته های دور و ناپیدا
شیوش کهم، من کوه کرمانم
پیرم، سپنتا کوه دورانم
کوهم، هزاران ساله ای یکتا
فارغ ز خشم و تندی دنیا
در روزگار گمشده از یاد،
خود جان پناه و تخت رستم بود
شیر اوژنی، جوشنده دریایی
کو جان سپار کشورِ جم بود
تاق علی این قبله گاه مهر،
خورشیدها در خود نهان دارد
از رازهای گنبد گبرم،
دردا که کس چندان نمی داند
این جا به روز و روزگارانی،
در زیر این تاق سپهرآسا
خورشید رخشان در سحرگاهان
تا از شکاف کوه می تابید
آنک نخستین پرتو مهرش
بر چهره این سنگ می خندید
من جشنگاه تندرستانم
یکتای بی همتای دورانم
از جشن شاد و خرم نوروز،
چون بگذرد یک چله پیروز،
این هفت گاه گردش و کرنش،
بر گرد آن کنج غبارآلود،
با بارش نور جهان آرا،
شوید ز تن رنج و تباهی را
بشنو کنون ای یار غمخوارم
روزی اگر آیی به دیدارم،
بگذر تو از راه "هزار اسبان"
راهی همه پیچیده در اسرار
بر آن دژ بشکسته و خاموش،
کافسانه ها دارد به دل پنهان
مهر آفرینا، مهربان یارا
سوی من از راه وفا بازا
هربرز پیرم، گنج پنهانم
اسطوره مانای دورانم
اول پناه نسل انسانم
ور بشنوی این راز پنهانم



آهنگ ها

مشخصات موسیقی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

آلبوم‌هایی از همین سبک

صدای موسیقی