تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
بنال بلبل اگر با منت سر یاری ست
که ما دو عاشق زاریم ، کار ما زاری ست
در آن زمین که نسیمی وزد ز طره ی دوست
چه جای دم زدن نافه های تاتاری ست
سحر کرشمه ی چشمت به خواب می دیدم
زهی مراتب خوابی که به ز بیداری ست
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاری ست
بنال بلبل اگر با منت سر یاری ست
که ما دو عاشق زاریم ، کار ما زاری ست
در آن زمین که نسیمی وزد ز طره ی دوست
چه جای دم زدن نافه های تاتاری ست
سحر کرشمه ی چشمت به خواب می دیدم
زهی مراتب خوابی که به ز بیداری ست
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاری ست
کاربر مهمان