تصنیف در فضای موسیقی تلفیقی
سر فتنه دارد دگر روزگار
من و مستی و فتنه ی چشم یار
من آم که چون جام گیرم به دست
ببینم در ان آیینه هرچه هست
بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد
به من ده که بس بی دل افتاده ام
وزین هردو بی حاصل افتاده ام
سر فتنه دارد دگر روزگار
من و مستی و فتنه ی چشم یار
من آم که چون جام گیرم به دست
ببینم در ان آیینه هرچه هست
بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد
به من ده که بس بی دل افتاده ام
وزین هردو بی حاصل افتاده ام
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه