تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
تو پاکی زلالی تو ای روح باران
تو پیوسته سبزی به رسم بهاران
تو معنای بودن تو عطر حضوری
اگر ناصبورم تو سنگ صبوری
تو شعری شعوری شگرفی غریبی
تو دور از ریایی تو دور ازفریبی
تو خوب و صمیمی چو آیینه هستی
که یک رنگ و پاکی چه بی کینه هستی
نگاه تو ساده ولی بی کران است
پر از شبنم و گل پر از آسمان است
نگاهت مرا تا خدا می رساند
ببین از کجا تا کجا می رساند
تو ماهی شب غم شب غربتم را
مرا می رسانی به دیدار فردا
تو دریای مهری اگر شوره زارم
به جز دامن تو پناهی ندارم
تویی مونس من تویی یاور من
ت.یی غمگسارم تو ای مادر من
تو پاکی زلالی تو ای روح باران
تو پیوسته سبزی به رسم بهاران
تو معنای بودن تو عطر حضوری
اگر ناصبورم تو سنگ صبوری
تو شعری شعوری شگرفی غریبی
تو دور از ریایی تو دور ازفریبی
تو خوب و صمیمی چو آیینه هستی
که یک رنگ و پاکی چه بی کینه هستی
نگاه تو ساده ولی بی کران است
پر از شبنم و گل پر از آسمان است
نگاهت مرا تا خدا می رساند
ببین از کجا تا کجا می رساند
تو ماهی شب غم شب غربتم را
مرا می رسانی به دیدار فردا
تو دریای مهری اگر شوره زارم
به جز دامن تو پناهی ندارم
تویی مونس من تویی یاور من
ت.یی غمگسارم تو ای مادر من
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:41
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه