display result search
منو

حالا که می روی

  • 7 قطعه
  • 6':53" مدت زمان
  • 53 دریافت شده
آلبومی از ترانه های پاپ ارکسترال و ساز و آواز در فضای موسیقی دستگاهی
نوازنده ی سنتور: مسعود آرامش

آهنگ ها

  • عنوان
    زمان
  • 3:52
    آخر كه خواست از او ما را بيافريند آدم بيافريند حوا بيافريند خود آفريد و خود نيز بر خويش آفرين گفت مي خواست هرچه خوبي ست يك جا بيافريند خود آفريد و آنگاه از خويش راند ما را تا بلكه بر زمين هم غوغا بيافريند از خويش راند ما را آنگاه خواند از نو خوش داشت آدمي را شيدا بيافريند شيدا بيافريند خوش داشت آدمي را ويلان كوه و صحرا يا در شلوغي شهر تنها بيافريند غوغا شديم غوغا، شيدا شديم شيدا تنها شديم تنها، ها تا بيافريند باري چنان كه پيداست مي خواست بي كم و كاست مجنون بيافريند ليلا بيافريند
  • 3:32
    باور نمي كني حال دل مرا يادي نمي كني از عاشقت چرا من دوست دارمت چون شب كه ماه را من مي سرايمت چون دل كه آه را چون اشك من گاهي قدم بر ديده ام نه دل برده اي باري بيا دلداريم ده ديدار تو از اين جهان وز آن جهان به اي نوبهارم چشم انتظارم مي گذرد ياد تو باز از سر من مثل نسيم من كه ز رويايت خاطره ها دارم غير تو اين دل را دست كه بسپارم باور نمي كني حال دل مرا يادي نمي كني از عاشقت چرا
  • 3:46
    اي دل تو كه مستي چه بنوشي چه ننوشي با هر مي ناپخته نبينم كه بجوشي دلسردم و بيزارم از اين گرمي بازار غم هاي دم دستي و دل هاي فروشي از عشق برايت چه بگويم چه نگويم بهتر كه از اين راز نهان چشم بپوشي در پيچ و خم زلف شكن مي روي اي دل ديگر تو و سرگشتگي و خانه به دوشي دلسردم و بيزارم از اين گرمي بازار غم هاي دم دستي و دل هاي فروشي
  • 2:58
    از اين غم پنهان و اين گريه ي ناغافل پيداست چه خواهد كرد روياي تو با اين دل اين حادثه در من چيست تا نام تو مي آيد از آينه مي پرسم عاشق شده ام شايد بي تابم و دلتنگم و حيران جدايي تا كي نبرد آه دلم راه به جايي دل بردي و من ماندم و چشمي كه شب و روز وامانده به اين پرسش ديرين كه كجايي تنها با آه ماندم كجايي شيدا اي ماه خواندم كجايي
  • 4:04
    نمي پرسمت كجا مي روي سكوت مي كنم تا مرا بشنوي نمي گويمت ز پايان راه چه دارم بگويم به جز يك نگاه كجايي بي ياد من به يادت فرياد من از اين خواب بيدارم كن كجايي يارا دوباره باز آ اسير دل هاي ديوانه ام كن نديده گرفت مرا ديدنت پرم از تماشاي ناديدنت صدا مي زنم دلي مست كه هنوز اين طرف ها يكي هست كه
  • 6:53
    شب آمده با تمام تنهايي من غم آمده همكلام تنهايي من شب آمده تنهايي تو نامش چيست دلتنگي توست نام تنهايي من آه هرلحظ تو را خواندم و مي خوانم باز مي خوانم باز در كوچه ي انتظار مي مانم باز در هر مژه بر هم زدني مي آيد فرياد بيا بيا ز چشمانم باز بي تاب تر از جان پريشان در تب بي خواب تر از گردش هذيان بر لب بي رويت روي او بلاتكليفم مثل گل آفتاب گردان در شب
  • 6:28
    كجاست خانه ي من هرچه هست اينجا نيست يكي به ماه بگويد كه راه پيدا نيست غريب نيست به چشم من آسمان و زمين ولي نه شهر و ديار من اين طرف ها نيست نشسته گرد سفر روي شانه روحم رفيق راه من اين جسم بي سر و پا نيست تمام شهر به تعبير خواب سرگرمند كسي معبر بيداري من اما نيست به جمله ها خبري از چرا و آيا نيست ز ريگ ريگ بيابان شنيد زخم زبان حريف درددل رود غير دريا نيست

مشخصات موسیقی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

آلبوم‌هایی از همین سبک

صدای موسیقی