مرثیه ی عاشورایی
از سرم خون میچکد از معجرم خون میچکد
جابهجایم زخمی و پا تا سرم خون میچکد
چشمی از داغ تو مشغول به گریه کردن و
در فراق تو ز چشم دیگرم خون می چکد
خواستیم آب از علمدار تو اما جای آب
از دو دست ساقی آب آورم خون می چکد
پوست ماند و استخوان بر پیکر بی جان من
همچنان اما ز جسم لاغرم خون می چکد
عصر عاشورا کنار قتلگاهت دیده ام
هم ز پهلو هم ز دست مادرم خون می چکد
سال ها رفتست اما همچنان پیداست از
ریشه های پرچم سرخ حرم خون می چکد
از سرم خون میچکد از معجرم خون میچکد
جابهجایم زخمی و پا تا سرم خون میچکد
چشمی از داغ تو مشغول به گریه کردن و
در فراق تو ز چشم دیگرم خون می چکد
خواستیم آب از علمدار تو اما جای آب
از دو دست ساقی آب آورم خون می چکد
پوست ماند و استخوان بر پیکر بی جان من
همچنان اما ز جسم لاغرم خون می چکد
عصر عاشورا کنار قتلگاهت دیده ام
هم ز پهلو هم ز دست مادرم خون می چکد
سال ها رفتست اما همچنان پیداست از
ریشه های پرچم سرخ حرم خون می چکد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:25
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه