باکلام و بی کلامِ ترانه ی پاپ
مثه اون قناری که چشماشو هر روز
به اون صفحه ی صاف آبی می دوزه
مثه شمع روشن که استاد عشقه
می دونه می میره ولی باز می سوزه
یه جایی یه گوشه شاید روی یه تخت
یه اسطوره ی صبر یه تنهای تنها
کنار یه مشت مرهم بی نتیجه
نشسته با یه سینه ی مثل دریا
ندیدم من اما ، می دونم چه کرده
نمی دونم اما می بینم چه حاله
ندیدم من اما ، شنیدم چی بوده
اون حالا که هر روزش انگار یه ساله
نمی تونم اینجا توی این ترانه
بگم تو کی بودی و حالا کی هستی
بگو سروناز محله به پاهات
چه دستی تبر زد که اینجور شکستی
یه حرفی تو چشماته اما نمی گی
نفس که نداری تو سینه ات آتیشه
تو خیلی غریبی خودم خوب می دونم
دلت خیلی تنهاست که آروم نمی شه
مثه اون قناری که چشماشو هر روز
به اون صفحه ی صاف آبی می دوزه
مثه شمع روشن که استاد عشقه
می دونه می میره ولی باز می سوزه
یه جایی یه گوشه شاید روی یه تخت
یه اسطوره ی صبر یه تنهای تنها
کنار یه مشت مرهم بی نتیجه
نشسته با یه سینه ی مثل دریا
ندیدم من اما ، می دونم چه کرده
نمی دونم اما می بینم چه حاله
ندیدم من اما ، شنیدم چی بوده
اون حالا که هر روزش انگار یه ساله
نمی تونم اینجا توی این ترانه
بگم تو کی بودی و حالا کی هستی
بگو سروناز محله به پاهات
چه دستی تبر زد که اینجور شکستی
یه حرفی تو چشماته اما نمی گی
نفس که نداری تو سینه ات آتیشه
تو خیلی غریبی خودم خوب می دونم
دلت خیلی تنهاست که آروم نمی شه
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:39
-
4:37بی كلام ترانه
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه