تصنیف دشتی با آواز جلال الدین محمدی
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
یا علی و یاعلی و یا علی
از تو شد آئینه ی دل منجلی هو یا علی (ع)
مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر و کویش پر و بالی بزنم
یا علی و یاعلی و یا علی
از تو شد آئینه ی دل منجلی هو یا علی (ع)
شمس تبریز اگر روی به من بنمایی
ولله این قالب مردار به هم در شکنم
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
یا علی و یاعلی و یا علی
از تو شد آئینه ی دل منجلی هو یا علی (ع)
مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر و کویش پر و بالی بزنم
یا علی و یاعلی و یا علی
از تو شد آئینه ی دل منجلی هو یا علی (ع)
شمس تبریز اگر روی به من بنمایی
ولله این قالب مردار به هم در شکنم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
7:26
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه