display result search
- 1457
عروس جنوب
ترانه ی پاپ با گویش جنوبی
تو که پشت چشوت سایه حران تو اون عکسی که توی هو دریان
همهش واخوم اگم کاشکه تفهمی علاقم به تو خیلی دگه پیدان
ارم لو اسکله تاکه بگینوم به اون قد کشیده ی جنوبیت
مث یکتا جواهر ادرخشی ولی بی دل مه نشتن او خوبیت
سراه دلگشا اسمت چه جونن ابردم دگه اسمت تا بدونن
اتان خیلیو توی زندگیمون ولی کمترشو تو دل امونن
ایی بندرادلوم ناریت که ناریت شیرین ابار ایی ناکیت که ناکیت
به مه نیگو مه هم بیتو مواتن کلون رودلوم ناسیت که ناسیت
یه تا محله گلن روی سرشهرچه جون بود و گپ بودو چکه زود
ولی وقتی ارم ساحل سورو دلوم سیر انگاه بیتو نابو
اپوشت دگه گارزنگی جومه سرخ هوا هم سرحال و مهربونن
عروسی گل یاس درختی خوشا بندر وفصلی که خزونن
تو که پشت چشمهایت سایه جنگل حرا است
درون آن عکسی که در آب دریا پیدا است
همش با خودم میگویم کاش می‌فهمیدی
علاقه‌ام به تو خیلی زیاد است
میروم کنار اسکله تا آن قد بلند جنوبی‌ات را ببینم
همانند یک جواهر میدرخشی اما خوبیهایت به دلم نشسته است
سه راه دلگشا نامت چقد زیباست نامت را میبرم تا بدانند
کسانی که آمدند و رفتن اما خیلی کم به دل نشستند اما تو همچنان در قلبم هستی
این بندر از دلم بیرون نمیرود و از شیرینی‌هایش کم نمیشود
با اینکه نگفته است دوستم دارد اما از دوست داشتنم کم نمیشود
یک محله گل است بر روی سر شهر که چقدر زود زیبا و بزرگ شد
اما وقتی به ساحل قدیمی سورو میروم دلم سیر از نگاهش نمیشود
دوباره درخت (گارومزنگی) لباس قرمز به تن میکند (از ثمرش)
هوا هم سرحال و مهربان است و عروسی گل یاس درختی در فصل پاییز زیباست.
تو که پشت چشوت سایه حران تو اون عکسی که توی هو دریان
همهش واخوم اگم کاشکه تفهمی علاقم به تو خیلی دگه پیدان
ارم لو اسکله تاکه بگینوم به اون قد کشیده ی جنوبیت
مث یکتا جواهر ادرخشی ولی بی دل مه نشتن او خوبیت
سراه دلگشا اسمت چه جونن ابردم دگه اسمت تا بدونن
اتان خیلیو توی زندگیمون ولی کمترشو تو دل امونن
ایی بندرادلوم ناریت که ناریت شیرین ابار ایی ناکیت که ناکیت
به مه نیگو مه هم بیتو مواتن کلون رودلوم ناسیت که ناسیت
یه تا محله گلن روی سرشهرچه جون بود و گپ بودو چکه زود
ولی وقتی ارم ساحل سورو دلوم سیر انگاه بیتو نابو
اپوشت دگه گارزنگی جومه سرخ هوا هم سرحال و مهربونن
عروسی گل یاس درختی خوشا بندر وفصلی که خزونن
تو که پشت چشمهایت سایه جنگل حرا است
درون آن عکسی که در آب دریا پیدا است
همش با خودم میگویم کاش می‌فهمیدی
علاقه‌ام به تو خیلی زیاد است
میروم کنار اسکله تا آن قد بلند جنوبی‌ات را ببینم
همانند یک جواهر میدرخشی اما خوبیهایت به دلم نشسته است
سه راه دلگشا نامت چقد زیباست نامت را میبرم تا بدانند
کسانی که آمدند و رفتن اما خیلی کم به دل نشستند اما تو همچنان در قلبم هستی
این بندر از دلم بیرون نمیرود و از شیرینی‌هایش کم نمیشود
با اینکه نگفته است دوستم دارد اما از دوست داشتنم کم نمیشود
یک محله گل است بر روی سر شهر که چقدر زود زیبا و بزرگ شد
اما وقتی به ساحل قدیمی سورو میروم دلم سیر از نگاهش نمیشود
دوباره درخت (گارومزنگی) لباس قرمز به تن میکند (از ثمرش)
هوا هم سرحال و مهربان است و عروسی گل یاس درختی در فصل پاییز زیباست.
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه