ترانه ی پاپ در وصف مادر
آمدم تا بوسه بر دستت زنم
پیش پایت باز خود را بشکنم
تا کشی دست نوازش بر سرم
سر نهم بر زانوانت مادرم
خنده هایت باغ زیبای بهشت
حق بهشتش را به پای تو نوشت
چشم های تو دو صبح جاری است
گرچه رنگ غرق شب بیداری است
کم مبادا مادرم سایه ی تو از سرم
آه مادر من همانم، من همان
طفل بازیگوش با تیر و کمان
تیرهایم بر دل تو می نشست
چند بار آن دل به دست من شکست
ای سراسر راز، محتاج تو ام
هرکه باشم، باز محتاج تو ام
با دعایت باز یاری کن مرا
رنگ پاییزم، بهاری کن مرا
آمدم تا بوسه بر دستت زنم
پیش پایت باز خود را بشکنم
تا کشی دست نوازش بر سرم
سر نهم بر زانوانت مادرم
خنده هایت باغ زیبای بهشت
حق بهشتش را به پای تو نوشت
چشم های تو دو صبح جاری است
گرچه رنگ غرق شب بیداری است
کم مبادا مادرم سایه ی تو از سرم
آه مادر من همانم، من همان
طفل بازیگوش با تیر و کمان
تیرهایم بر دل تو می نشست
چند بار آن دل به دست من شکست
ای سراسر راز، محتاج تو ام
هرکه باشم، باز محتاج تو ام
با دعایت باز یاری کن مرا
رنگ پاییزم، بهاری کن مرا
کاربر مهمان
کاربر مهمان