display result search
- 9396
یار قد شلال (یار بلند بالا)
ترانه ی بختیاری
چه خووه وا بارون بُهار
زنیم به در دیر ابویم ز وار
چی باد ایبویم منه سوزه زار
کنارمه یار تیه کالم
مو و گُلُم یار قدشلال
تُرُک تُرُک دیر ابویم ز مال
ز صوه زی تا به دیرمجال
کنارمه یار تیه کالم
وقتی چی شکال مالی ایره سر بال
پیت من مال بنگ ساز توشمالا
چی مه وآستاره ای به شو گاریم
دست به دست یک ایگدریم از مالا
یارموگله نوبهار ایاد دینداس
هرکجه بره گل دراهه من جاپاس
برچ منجق ری لچکسه افتو
مه به تیگسه شونشینه من ترناس
خال ری لوس برده از دوتا تیم خو
خو به هر دو تیم نینیشینه دی امشو
نگم ایکنه یارم و قرارم نی
چی یه کوگی که اشنیده صدا برنو
یار مو گله ، مو یه دشت بی خارم
هر دو وا یکیم تی به ره بارونیم
وقتی که ایا یار سوزه ی جونیم
خنده ری لوس جون ایاره به زونیم
کل یارم شوه تارم روز ایبو
دل مو چی کوگ دست آموز ایبو
تو ایخندی همه دنیا ایخنده
دلم وا تو دره ری غم ایبنده
چه خوب است همزمان با بارون بهاری بیرون بزنیم و از محل اتراق دور شویم و مانند بادی در سبزه زار بچرخیم ، یار چشم سیاهم در کنارم است.
من و یار قدبلندم قدم به قدم از خانه دور میشویم ، از صبح زود تا آخرشب یار چشم سیاهم کنارم است.
وقتی مانند شکارمال به سمت قله حرکت می کند در پیچ و خم بین راه صدای ساز نوازنده ها به گوش میرسد و مانند ماه و ستاره ای در شبانگاهان دست در دست هم از مال ها گذرمیکنیم.
یار من گل است و بهار به دنبالش می آید.هرکجا که قدم بگذارد از جای پایش گل می روید.درخشش پولک های روسریش مانند خورشید می درخشد.ماه بر پیشانیش و شب زیر پایش مینشیند.
خال روی لبش خواب را از دو چشمم برده است و امشب دیگر خواب به چشمانم نمی نشیند.
یارم صدایم می زند و قرارم نیست همانند کبکی که صدای تفنگ برنو را شنیده است.
یار من مانند گُل است و من مانند یک دشت بدون خار ، هر دو در کنار همیم و چشم انتظار بارش باران
وقتی یار سبزه ی جونی من می آید خنده های رو لبش به زانوانم توان و جان می بخشد.
کنار یارم شب تارم مانند روز روشن می شود و دل من مانند کبکی دست آموز رام میشود.
تو که می خندی همه ی دنیا می خنده ، دلم با تو در را به روی غم ها می بندد.
چه خووه وا بارون بُهار
زنیم به در دیر ابویم ز وار
چی باد ایبویم منه سوزه زار
کنارمه یار تیه کالم
مو و گُلُم یار قدشلال
تُرُک تُرُک دیر ابویم ز مال
ز صوه زی تا به دیرمجال
کنارمه یار تیه کالم
وقتی چی شکال مالی ایره سر بال
پیت من مال بنگ ساز توشمالا
چی مه وآستاره ای به شو گاریم
دست به دست یک ایگدریم از مالا
یارموگله نوبهار ایاد دینداس
هرکجه بره گل دراهه من جاپاس
برچ منجق ری لچکسه افتو
مه به تیگسه شونشینه من ترناس
خال ری لوس برده از دوتا تیم خو
خو به هر دو تیم نینیشینه دی امشو
نگم ایکنه یارم و قرارم نی
چی یه کوگی که اشنیده صدا برنو
یار مو گله ، مو یه دشت بی خارم
هر دو وا یکیم تی به ره بارونیم
وقتی که ایا یار سوزه ی جونیم
خنده ری لوس جون ایاره به زونیم
کل یارم شوه تارم روز ایبو
دل مو چی کوگ دست آموز ایبو
تو ایخندی همه دنیا ایخنده
دلم وا تو دره ری غم ایبنده
چه خوب است همزمان با بارون بهاری بیرون بزنیم و از محل اتراق دور شویم و مانند بادی در سبزه زار بچرخیم ، یار چشم سیاهم در کنارم است.
من و یار قدبلندم قدم به قدم از خانه دور میشویم ، از صبح زود تا آخرشب یار چشم سیاهم کنارم است.
وقتی مانند شکارمال به سمت قله حرکت می کند در پیچ و خم بین راه صدای ساز نوازنده ها به گوش میرسد و مانند ماه و ستاره ای در شبانگاهان دست در دست هم از مال ها گذرمیکنیم.
یار من گل است و بهار به دنبالش می آید.هرکجا که قدم بگذارد از جای پایش گل می روید.درخشش پولک های روسریش مانند خورشید می درخشد.ماه بر پیشانیش و شب زیر پایش مینشیند.
خال روی لبش خواب را از دو چشمم برده است و امشب دیگر خواب به چشمانم نمی نشیند.
یارم صدایم می زند و قرارم نیست همانند کبکی که صدای تفنگ برنو را شنیده است.
یار من مانند گُل است و من مانند یک دشت بدون خار ، هر دو در کنار همیم و چشم انتظار بارش باران
وقتی یار سبزه ی جونی من می آید خنده های رو لبش به زانوانم توان و جان می بخشد.
کنار یارم شب تارم مانند روز روشن می شود و دل من مانند کبکی دست آموز رام میشود.
تو که می خندی همه ی دنیا می خنده ، دلم با تو در را به روی غم ها می بندد.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:24
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه