display result search
- 4553
خورشید خاور
سرود با مضمون انقلاب و بی کلام همین قطعه
منشین ای برادر ای خورشید خاور
ای سختی کشیده تا شور آفریده در دشت سپیده خاوران
دنیا دیده دارد اینک در ره تو گشته سنگر تو راه و رهبر تو سرمشق نجات دیگران
همسفر همسفر ای ره سپر از خطا برحذر
که در کمین فتنه های اهرمن حیله های دشمنان
همدل و همزبان هم سنگران
با همه ای همرهان که می شود وحدت و یگانگی خار چشم دشمنان
بر سر آمده هموطن زمانه ی شعار با تلاش و پرتوان همه در این جهاد کار
با تلاش خود وارهی ز سلطه عاقبت
گر تو همت آوری دهد خدا رهاییت
سوی ساحل رسد کشتی امید ما
ناخدا چون دلش همره خدا بود
موجش آسان برد تا به ورطه ی فنا
گر برون کشتی از امر ناخدا بود
برخیز ای برادر از جا بار دیگر از شب یادی آور اینک
چون ستاره روشن کن رواق آسمان
داغ لاله دارد این خاک چو گوهر
آذر می فشاند از سینه چو تندر این شعله همیشه جاودان
حمله بر دیو شب ای اختران در سحر همچنان که در پس پرده سیاه شب گشته فتنه ها نهان
شعله بر پرده در بار دگر در فضای سحر که می شود مکر وحیله های شب در سپیده دم عیان
بر سر آمده هموطن زمانه ی شعار با تلاش و پر ثمر همه در این جهاد کار
بر سرآمده هموطن زمانه ی شعار کارگاه و مزرعه بود در انتظار کار
کی به دریا رسد چشمه امید ما نو نگرد روان در مسیر پاک رود
کی شود زندگی چون بهار پر ثمر بارش ابر اگر در بهار ما نبود
منشین ای برادر ای خورشید خاور
ای سختی کشیده تا شور آفریده در دشت سپیده خاوران
دنیا دیده دارد اینک در ره تو گشته سنگر تو راه و رهبر تو سرمشق نجات دیگران
همسفر همسفر ای ره سپر از خطا برحذر
که در کمین فتنه های اهرمن حیله های دشمنان
همدل و همزبان هم سنگران
با همه ای همرهان که می شود وحدت و یگانگی خار چشم دشمنان
بر سر آمده هموطن زمانه ی شعار با تلاش و پرتوان همه در این جهاد کار
با تلاش خود وارهی ز سلطه عاقبت
گر تو همت آوری دهد خدا رهاییت
سوی ساحل رسد کشتی امید ما
ناخدا چون دلش همره خدا بود
موجش آسان برد تا به ورطه ی فنا
گر برون کشتی از امر ناخدا بود
برخیز ای برادر از جا بار دیگر از شب یادی آور اینک
چون ستاره روشن کن رواق آسمان
داغ لاله دارد این خاک چو گوهر
آذر می فشاند از سینه چو تندر این شعله همیشه جاودان
حمله بر دیو شب ای اختران در سحر همچنان که در پس پرده سیاه شب گشته فتنه ها نهان
شعله بر پرده در بار دگر در فضای سحر که می شود مکر وحیله های شب در سپیده دم عیان
بر سر آمده هموطن زمانه ی شعار با تلاش و پر ثمر همه در این جهاد کار
بر سرآمده هموطن زمانه ی شعار کارگاه و مزرعه بود در انتظار کار
کی به دریا رسد چشمه امید ما نو نگرد روان در مسیر پاک رود
کی شود زندگی چون بهار پر ثمر بارش ابر اگر در بهار ما نبود
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان