ترانه ای با صدای بیژن خاوری و آهنگسازی محمد میرزمانیبافقی و شعری از بامداد جویباری درباره عید غدیر خم
کاروانی رسد از گرد راه
اختران بیدار و خفته مهر و ماه
یک نفر بیگانه در این جمع نیست
یار ما از عاشقان دارد سپاه
وه که عیان گشت رخ چون مهاش
آمد صد قافله دل بر رهش
حاجت خود کن طلب از او که نیک
با خبر از ماست دل آگه اش
نغمه های عشق می آید به گوش
می رسد بر جمع پیغام سروش
شمع جمع آفرینش مصطفی
بانگ بردارد که مردم خموش
هر که را اکنون منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست
آنکه ظلم و خدعه بر مردم کند
گوهر آزادگی را گم کند
دور گردد از ره مولای عشق
فسخ بیعت در غدیر خم کند
کاروانی رسد از گرد راه
اختران بیدار و خفته مهر و ماه
یک نفر بیگانه در این جمع نیست
یار ما از عاشقان دارد سپاه
وه که عیان گشت رخ چون مهاش
آمد صد قافله دل بر رهش
حاجت خود کن طلب از او که نیک
با خبر از ماست دل آگه اش
نغمه های عشق می آید به گوش
می رسد بر جمع پیغام سروش
شمع جمع آفرینش مصطفی
بانگ بردارد که مردم خموش
هر که را اکنون منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست
آنکه ظلم و خدعه بر مردم کند
گوهر آزادگی را گم کند
دور گردد از ره مولای عشق
فسخ بیعت در غدیر خم کند
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه