ترانه با صدای حمید غلامعلی
رفتی و نمی رود شور عشقت از سرم
زنده ای به شهر دل ای همیشه دلبرم
در زبور عاشقی نام و نقش مرگ نیست
تو نشسته بر دلی من فتاده بر درم
در حضور معنوی شرط قرب و بعد نیست
تو همیشه حاضری در ضمیر باورم
مست باده ی تو ام وز گذشت سالها
همچنان لبالب است از می تو ساغرم
مرغکان عشق را بال و پر تو داده ای
تو قفس شکسته ای تو گشوده ایمنم
رفتی و نمی رود شور عشقت از سرم
زنده ای به شهر دل ای همیشه دلبرم
در زبور عاشقی نام و نقش مرگ نیست
تو نشسته بر دلی من فتاده بر درم
در حضور معنوی شرط قرب و بعد نیست
تو همیشه حاضری در ضمیر باورم
مست باده ی تو ام وز گذشت سالها
همچنان لبالب است از می تو ساغرم
مرغکان عشق را بال و پر تو داده ای
تو قفس شکسته ای تو گشوده ایمنم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه