ترانه ی پاپ در توصیف جنگ
یه آدم بی نفس باز این حوالی
داره می جنگه با دستای خالی
پر از فریاد و بغضه هر نگاهش
تو این فکره که چی بوده گناهش
یه گوشه کنج مخروبه عروسک
چشاشو دوخته به مرگ یه کودک
یه سایه یه طرف افتاده تنها
رو دستاش رد پای چکمه پیدا
خطوط عقده های پاره پاره
رو دیوارای شهر پایان نداره
شهادت عادت یه سرزمینه
واسش تعبیر آزادی همینه
داره رویای شادی می ره از دس
دیگه آتش دیگه آوارگی بس
همینجا قصه می تونه شروع شه
جهان با صلح و خوبی رو به رو شه
یه آدم بی نفس باز این حوالی
داره می جنگه با دستای خالی
پر از فریاد و بغضه هر نگاهش
تو این فکره که چی بوده گناهش
یه گوشه کنج مخروبه عروسک
چشاشو دوخته به مرگ یه کودک
یه سایه یه طرف افتاده تنها
رو دستاش رد پای چکمه پیدا
خطوط عقده های پاره پاره
رو دیوارای شهر پایان نداره
شهادت عادت یه سرزمینه
واسش تعبیر آزادی همینه
داره رویای شادی می ره از دس
دیگه آتش دیگه آوارگی بس
همینجا قصه می تونه شروع شه
جهان با صلح و خوبی رو به رو شه
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:31
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه