تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
تو ای عشق دیرین پری روی من
تو ای خواب شیرین سیه موی من
چو زورق ز طوفان پناهم تو شو
همه دیده ی من نگاهم تو شو
غمینم و خسته نشسته نشسته
چو شوق رهایی به مرغک بسته
بیا که کنم جان فدای رهت
شبم بسپارم به باد بهار
گذشته گذشته ز من به بهانه
چو ساز شکسته به دست زمانه
منی که ندیده وفا و محبت
تنی که نبرده صفایی و راحت
بخوان تو برای شکسته دلم
بدان چه گذشته به حال دلم
تو ای هستی من تو ای مستی من
تویی روشنی بخش دنیای من
تو ای جان در تن تو ای روح در من
تویی صبح روشن به شب های من
تو ای عشق دیرین پری روی من
تو ای خواب شیرین سیه موی من
چو زورق ز طوفان پناهم تو شو
همه دیده ی من نگاهم تو شو
غمینم و خسته نشسته نشسته
چو شوق رهایی به مرغک بسته
بیا که کنم جان فدای رهت
شبم بسپارم به باد بهار
گذشته گذشته ز من به بهانه
چو ساز شکسته به دست زمانه
منی که ندیده وفا و محبت
تنی که نبرده صفایی و راحت
بخوان تو برای شکسته دلم
بدان چه گذشته به حال دلم
تو ای هستی من تو ای مستی من
تویی روشنی بخش دنیای من
تو ای جان در تن تو ای روح در من
تویی صبح روشن به شب های من
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه