تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بی کلام همین تصنیف
ای بید مجنون کرده ای آشفته گیسو
با من دمی از عالم آشفتگی گو
یک لحظه با من یارا مدارا
چشمی بگردان یک نظر یارا خدا را
من آواره ای در دشت خشک بی نشانم
از چشم خود خون می فشانم
این درد من درمان ندارد
ناتوانم ، دیگر مزن آتش به جانم
یک لحظه با من یارا مدارا
چشمی بگردان یک نظر یارا خدا را
من آواره ای در دشت خشک بی نشانم
از چشم خود خون می فشانم
ای بید مجنون کرده ای آشفته گیسو
با من دمی از عالم آشفتگی گو
یک لحظه با من یارا مدارا
چشمی بگردان یک نظر یارا خدا را
من آواره ای در دشت خشک بی نشانم
از چشم خود خون می فشانم
این درد من درمان ندارد
ناتوانم ، دیگر مزن آتش به جانم
یک لحظه با من یارا مدارا
چشمی بگردان یک نظر یارا خدا را
من آواره ای در دشت خشک بی نشانم
از چشم خود خون می فشانم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه