ترانه پاپ
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ورنه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر نبود
من دیوانه چو زلف تو رها می کردم
هیچ لایق ترم از حلقه زنجیر نبود
یارب این آیینه حسن چه جوهر دارد
که در او آه مرا قوت تاثیر نبود
سر ز حسرت به در میکده ها برکردم
چون شناسای تو در صومعه یک پیر نبود
نازنین تر ز قدتت در چمن ناز نرست
خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
آنکه کشیدم ز تو ای آتش هجران چو شمع
جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ورنه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر نبود
من دیوانه چو زلف تو رها می کردم
هیچ لایق ترم از حلقه زنجیر نبود
یارب این آیینه حسن چه جوهر دارد
که در او آه مرا قوت تاثیر نبود
سر ز حسرت به در میکده ها برکردم
چون شناسای تو در صومعه یک پیر نبود
نازنین تر ز قدتت در چمن ناز نرست
خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
آنکه کشیدم ز تو ای آتش هجران چو شمع
جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:38
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه