تصنیفی ساخته حبیب الله بدیعی با تنظیم شهرام توکلی
ای عاشقان، ای باده نوشان، ای عارفان، ای پرده پوشان
عشق این زمان افسانه گشته، غم ساقی میخانه گشته
دل در تب و من همچنان خاکستری، در کنار آتش نشسته ام
شمع ام که با افسردگی در پای این شعلههای سرکش نشسته ام
ای آسمان، ای آسمان، ای بی خبر از تشنگان
ابر تو هم دیگر چرا باران ندارد، برقی زند گاهی ولی طوفان ندارد
ای آسمان، ای آسمان، ای بی خبر از تشنگان
دیوانه ام، دیوانهام من که عمری دویدم پی عشق و هرگز وفایی ندیدم
من که در بی نیازی، ز دیوانه بازی به مجنون رسیدم
ای عاشقان، ای باده نوشان، ای عارفان، ای پرده پوشان
عشق این زمان افسانه گشته، غم ساقی میخانه گشته
دل در تب و من همچنان خاکستری، در کنار آتش نشسته ام
شمع ام که با افسردگی در پای این شعلههای سرکش نشسته ام
ای آسمان، ای آسمان، ای بی خبر از تشنگان
ابر تو هم دیگر چرا باران ندارد، برقی زند گاهی ولی طوفان ندارد
ای آسمان، ای آسمان، ای بی خبر از تشنگان
دیوانه ام، دیوانهام من که عمری دویدم پی عشق و هرگز وفایی ندیدم
من که در بی نیازی، ز دیوانه بازی به مجنون رسیدم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:24
-
4:22
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه