ترانه ی پاپ
خنده ی گل روشنی پنجره
فرصت بیداری باغ و درخت
می رود از ذهن زمین و زمان
خاطره ی برف و زمستان سخت
با نفس روشن نور و نسیم
پنجره پلکی زد و بیدار شد
ماه که چون نقطه ی تاریک بود
دایره در دایره تکرار شد
ابر چو قو بال و پری زد به هم
صاعقه در صاعقه باران گرفت
پوست عوض کرد دوباره زمین
باز جهان رنگ بهاران گرفت
می رسد از راه سروش سحر
خنده ی او شاخه گلی از بهار
در دل هر ذره به جا می نهد
خاطره ی روشنی از روزگار
خنده ی گل روشنی پنجره
فرصت بیداری باغ و درخت
می رود از ذهن زمین و زمان
خاطره ی برف و زمستان سخت
با نفس روشن نور و نسیم
پنجره پلکی زد و بیدار شد
ماه که چون نقطه ی تاریک بود
دایره در دایره تکرار شد
ابر چو قو بال و پری زد به هم
صاعقه در صاعقه باران گرفت
پوست عوض کرد دوباره زمین
باز جهان رنگ بهاران گرفت
می رسد از راه سروش سحر
خنده ی او شاخه گلی از بهار
در دل هر ذره به جا می نهد
خاطره ی روشنی از روزگار
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه