در نگارش اولین مستندات تاریخ هنر دو رویکرد وجود دارد : یکی رویکرد دولتی و دیگری رویکرد مردمی .
در این برنامه ، علیرضا میرعلینقی به بررسی این دو رویکرد می پردازد .
در رویکرد دولتی ، مورخ و تاریخ در سایه ی حمایت های دولت قرار می گیرند و نوع نگاه و موضع دولت مردان ، تاریخ نگاشته شده را تعیین می کند .
رویکرد دوم جریانی است غیردولتی و مردمی که از دیرباز در ایران سابقه داشته و نشان دهنده ی حس مسئولیت ملّی مردم در قبال افرادی است که سازندگان بنیان فرهنگ و هنر بوده اند .
ما به اولین نوشته های تاریخی درباره ی کشورمان ، در دوران قبل از اسلام ، در آثار مورخان یونانی نظیر هرودوت و پلوتارک استناد می کنیم و بعد از آن دورانی است که کم کم ایرانیان خودشان تاریخشان را نوشته اند . البته در اثر حملات زیادی که به کشور ما در دوره های مختلف تاریخی شده ، اسناد زیادی باقی نمانده است .
اولین مستنداتی که درباره ی کاربرد موسیقی در دوران هخامنشی داریم ، درباره ی «موسیقیِ جنگ» است . گزنفون ، مورخ یونانی ، در کتاب «خصال کوروش» نوشته که کوروش افراد سپاه خود را با صدای شیپور و سرود صبحگاهی از خواب بیدار می کرد و آن ها را به راه می انداخت و برای نبرد آماده می کرد .
یکی از معتبرترین متون درباره ی این دوره ، بخش هایی از کتاب «یونیان و بربرها»، تألیف امیرمهدی بدیع است . کاربرد موسیقی در دربارها یا برای مراسم جنگ بوده یا در جشن ها استفاده می شده ؛ به عبارت دیگر ، موسیقی رزمی و موسیقی بزمی .
در این دوره موسیقی باوجود کاربرد عاطفی و احساسی ، بسیار در حاشیه بوده است . مثلا در بسیاری از متون هخامنشی ، نام حوله دار و مهتران و پیشکاران داریوش هم ذکر شده است ، اما از نام شیپورچیان و افرادی که با موسیقی خود سپاهیان را برای نبرد تهییج می کردند ، هیچ اثری نیست و این نشان از بی اعتنایی به موسیقی است. این وضعیت تا اواسط دوره ی ساسانی و دوره ی پادشاهی خسروپرویز وجود داشته و هنوز مشخص نیست که به چهدلیلی موسیقی دانانی چون باربد ، سرکش و نکیسا اهمیت خاصی پیدا می کنند . البته در این دوره فقط نام موسیقی دانان و برخی از آهنگ هایی که ساخته اند ثبت شده است .
بخش عمده ای از تاریخ موسیقی ما در دیوان شاعران هر دوره ثبت شده و این به دلیل پیوند نزدیک شعر و موسیقی است . هنوز موسیقی سازیِ ما ، پیروِ منطقِ آواز است و در دیوان شاعران هم که جستجو می کنیم ، می بینیم اگرچه در تاریخ های دولتی موسیقی در وجه رزمی مطرح است ، در دیوان ها به موسیقی در وجه بزمی اش بیشتر توجه شده و شاید به این دلیل باشد که بیشتر موسیقی دانان ما شاعر هم بوده اند و اصولا شعر و موسیقی مثل امروزه از هم تفکیک نشده بود .
بعد از فروپاشی سلسله ی ساسانیان و ظهور اسلام در ایران ، موسیقی از موقعیت پیشین خارج می شود و به موقیعت تاریخی و اجتماعی تازه ای پامی گذارد . این تغییر به صورت یکباره و ناگهانی نبوده ، زیرا کشور دچار تحولی عظیم شده و باورهای هزارانساله ی مردم کنار رفته و باور تازه ای را پذیرفته بودند . سازگارشدن مردم با این رسوم تازه ، حدود سه قرن طول کشید و در این زمان ، آداب و رسوم که بخشی از حیات موسیقی وابسته به آن ها بود ، به تدریج از بین رفت یا کاهش یافت و درعوض موسیقی به صورت ماده ی خام صوتی توسط موالیان یا اسرای ایرانیان ، به اعرابِ فاتح آن زمان انتقال یافت .
گفتنی است این برنامه ، پیش از این ، از شبکه ی رادیویی فرهنگ پخش شده است .
در این برنامه ، علیرضا میرعلینقی به بررسی این دو رویکرد می پردازد .
در رویکرد دولتی ، مورخ و تاریخ در سایه ی حمایت های دولت قرار می گیرند و نوع نگاه و موضع دولت مردان ، تاریخ نگاشته شده را تعیین می کند .
رویکرد دوم جریانی است غیردولتی و مردمی که از دیرباز در ایران سابقه داشته و نشان دهنده ی حس مسئولیت ملّی مردم در قبال افرادی است که سازندگان بنیان فرهنگ و هنر بوده اند .
ما به اولین نوشته های تاریخی درباره ی کشورمان ، در دوران قبل از اسلام ، در آثار مورخان یونانی نظیر هرودوت و پلوتارک استناد می کنیم و بعد از آن دورانی است که کم کم ایرانیان خودشان تاریخشان را نوشته اند . البته در اثر حملات زیادی که به کشور ما در دوره های مختلف تاریخی شده ، اسناد زیادی باقی نمانده است .
اولین مستنداتی که درباره ی کاربرد موسیقی در دوران هخامنشی داریم ، درباره ی «موسیقیِ جنگ» است . گزنفون ، مورخ یونانی ، در کتاب «خصال کوروش» نوشته که کوروش افراد سپاه خود را با صدای شیپور و سرود صبحگاهی از خواب بیدار می کرد و آن ها را به راه می انداخت و برای نبرد آماده می کرد .
یکی از معتبرترین متون درباره ی این دوره ، بخش هایی از کتاب «یونیان و بربرها»، تألیف امیرمهدی بدیع است . کاربرد موسیقی در دربارها یا برای مراسم جنگ بوده یا در جشن ها استفاده می شده ؛ به عبارت دیگر ، موسیقی رزمی و موسیقی بزمی .
در این دوره موسیقی باوجود کاربرد عاطفی و احساسی ، بسیار در حاشیه بوده است . مثلا در بسیاری از متون هخامنشی ، نام حوله دار و مهتران و پیشکاران داریوش هم ذکر شده است ، اما از نام شیپورچیان و افرادی که با موسیقی خود سپاهیان را برای نبرد تهییج می کردند ، هیچ اثری نیست و این نشان از بی اعتنایی به موسیقی است. این وضعیت تا اواسط دوره ی ساسانی و دوره ی پادشاهی خسروپرویز وجود داشته و هنوز مشخص نیست که به چهدلیلی موسیقی دانانی چون باربد ، سرکش و نکیسا اهمیت خاصی پیدا می کنند . البته در این دوره فقط نام موسیقی دانان و برخی از آهنگ هایی که ساخته اند ثبت شده است .
بخش عمده ای از تاریخ موسیقی ما در دیوان شاعران هر دوره ثبت شده و این به دلیل پیوند نزدیک شعر و موسیقی است . هنوز موسیقی سازیِ ما ، پیروِ منطقِ آواز است و در دیوان شاعران هم که جستجو می کنیم ، می بینیم اگرچه در تاریخ های دولتی موسیقی در وجه رزمی مطرح است ، در دیوان ها به موسیقی در وجه بزمی اش بیشتر توجه شده و شاید به این دلیل باشد که بیشتر موسیقی دانان ما شاعر هم بوده اند و اصولا شعر و موسیقی مثل امروزه از هم تفکیک نشده بود .
بعد از فروپاشی سلسله ی ساسانیان و ظهور اسلام در ایران ، موسیقی از موقعیت پیشین خارج می شود و به موقیعت تاریخی و اجتماعی تازه ای پامی گذارد . این تغییر به صورت یکباره و ناگهانی نبوده ، زیرا کشور دچار تحولی عظیم شده و باورهای هزارانساله ی مردم کنار رفته و باور تازه ای را پذیرفته بودند . سازگارشدن مردم با این رسوم تازه ، حدود سه قرن طول کشید و در این زمان ، آداب و رسوم که بخشی از حیات موسیقی وابسته به آن ها بود ، به تدریج از بین رفت یا کاهش یافت و درعوض موسیقی به صورت ماده ی خام صوتی توسط موالیان یا اسرای ایرانیان ، به اعرابِ فاتح آن زمان انتقال یافت .
گفتنی است این برنامه ، پیش از این ، از شبکه ی رادیویی فرهنگ پخش شده است .
صداها
-
عنوانزمان
-
16:17
مشخصات برنامه
سایر مشخصات
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه